Friday, November 7, 2014

نگاهی به حادثه اسید پاشی از زاویه ای دیگر

اسید پاشی کار یک عده بیمار است.اسید پاشی کار عده ایست که کلا با زیبایی زن البته اگر به نفعشان نباشد،مشکل دارند!اسید پاشی توسط کسانی انجام می گیرد که در کوچه و خیابان از پائین به بالا به خانمها نگاه می کنند!اسیدپاشی کار اون دسته از آدمهایی که براحتی برای دیگران حرف در می آورند و زنها را به اهلش و نااهلش تقسیم می کنند!همه این حرفهای مایل به شعارهای فمینیسمی درست و صحیح....اما واقعا چند درصد زنان ما حوصله پرداختن به این شعارها را دارند؟چند درصد از زنان جامعه بدنبال افزایش سطح و ظرفیت پیشرفت خود برای پیشرفت سریع تر کشورمان هستند؟میزان خود باوری و مقاومت زنان برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود چقدر است؟در همین قضیه اسیدپاشی حضور زنان به عنوان قربانیان اصلی حادثه دلخراش اسیدپاشی چقدر بوده است؟
یکی از مشخصه های مهم کشورهای توسعه یافته حضور مستمر و مقاوم زنان در عرصه سیاست،اقتصاد،فرهنگ و اجتماع است ولی متاسفانه در ایران ما زنان بیشتر از اینکه عمل کنند،حرف می زنند و حتی بعضا در حوادثی همچون اسید پاشی حضور و اعتراض مردان بیشتر از زنان است.
زنان ما سرکار میروند که بیش از این  به حکومت ثابت کنند که حضور دارند،برای شوهر خود در خانه شاخ و شونه بکشند و اکثرا وقتی با آنها در مورد سیاست و اقتصاد صحبت می کنی پیف پیف می کنند و می گویند که علاقه ای به سیاست نداریم ولی وقتی ضربه و آسیبی خوردند یک دفعه به سیاستمدارانی قهار تبدیل می شوند...به عنوان نمونه در وقایع و اعتراضات سال 1388 من خودم به شخصه موارد زیادی را دیدم که خانم هایی که دعوت به راهپیمایی و تظاهرات می کردم هر چند که منتقد شرایط موجود بودند ولی در عمل جیم می زدند و بر روی اعتراضات و خواسته های خود پافشاری نمی کردند و خلاصه لپ کلام این است که ریشه وقوع حوادثی همچون اسید پاشی در کم کاری خودمان هم هست!

2 comments: