Sunday, December 6, 2015

بشار اسد مهره سوخته ای که تاوان نرفتنش را باید مردم ایران پس بدهند!

بشار اسد مهره سوخته ایست که حتی پس از ادامه یافتن جنگ داخلی در سوریه به مدت صد سال نیز بایستی در نهایت کنار برود و متاسفانه تا زمانیکه حکومت مستبد و فاشیستی ایران از بشار اسد و گروهک تروریستی حزب الله لبنان حمایت می کند نباید به اصلاح اوضاع داخلی کشور امیدی داشت و اوضاع کشور بخصوض در بخش اقتصادی هیچ تقاوت چشمگیری نخواهد کرد بلکه نسبت به گذشته وخیم تر هم خواهد شد.با توجه به وضعیت اسفبار کشور سوریه و اینکه هر منطقه بدست یک گروهی در آمده است،حداقل در کوتاه مدت اصلاح این وضعیت بدست بشار اسد جنایتکار امکان پذیر نیست و وقت و هزینه گذاشتن برای ماندن بشار اسد در قدرت کار بیهوده ای است ولی حکومت مستبد و دیکتاتوری ایران تنها به فکر ماجراجویی و بلوفهای پوچ نظامی خود در منطقه است.داعش توسط حکومت ایران پشتیبانی می شود و این گروهک تروریستی وسیله و ابزاری برای دخالت حکومت ایران در اوضاع کشورهای عراق و سوریه شده است و جنگ شدید فرقه ای در منطقه بین شیعیان و سنی ها به راه انداخته است و صد البته خوراکی برای فروش سلاح و تجهیزات نظامی توسط آمریکا،روسیه و سایر کشورها....فراهم نموده است!

Saturday, October 24, 2015

عاشورا و بازیچه قرار دادن مسلمانان

شاید اونهایی که در این روزها بر سر و سینه هم می زنند یا از کت و کول هم برای گرفتن نذری بالا می روند یا برای گرفتن مرداشون از خدای خیالیشان قابلامه هم می زنند؛نمی دانند که چه آینده ای در انتظار این هیاهوهای لحظه ای و بیهوده آنها می باشد؛آنها نمی دانند که درآمد فروش تسلیحات نظامی آمریکا در سال 2015  نسبت به سال 2014 بطور بی سابقه ای با افزایش 40 درصدی مواجه بوده است و از 34 میلیارد دلار در سال 2014 به 46 میلیارد دلار در سال 2015 رسیده است و چه تجارت و روش مناسبی برای بیرون آمدن از رکود شدید اقتصادی،کشور آمریکا و سایر کشورهای استعمارگر بد ذات با جان انسانها در جهان انتخاب کرده اند...در عاشورای امسال قضیه حضور و شرکت نظامیان ایران و به اصطلاح مدافعان حرم در سوریه بیش از پیش علنی تر شده است و انگار واقعا از طرف سودجویانی همچون آمریکا،روسیه،انگلیس و سایر استعمارگران بد ذات جهانی برای بر افروختن آتش این تنش فرقه ای بین شیعه و سنی در خاورمیانه عزم جدی وجود دارد!مردم  تشنه هیجان و هیاهوی متوهمانه ایران نیز در این وضع اسفبار اقتصادی کشور بازیچه این برنامه کثیف حکومت و استعماگران شده اند و امسال بطور بی سابقه در ایستگاه های صلواتی عکسهایی از کشته شدگان اخیر سپاه تروریست ایران در سوریه می بینیم که متاسفانه این امر نشان از برنامه ریزی حضور هر چه بیشتر مردم در این جنگ بسیار خطرناک در منطقه دارد.در گذشته بریز به پاشها و کثیف کاری های بعد از این مراسمات بیهوده مذهبی تا حدی قابل تحمل بود ولی در مقطع کنونی این بازی کثبف و خطرناک حکومت با این اعتقادات احساسی مردم دیگر قابل تحمل نیست و حتی کسانیکه به این چرندیات هم دیگر اعتقادی ندارند بایستی در شرایط کنونی از آینده این مراسمات شدیدا فرقه ای هراس داشته باشند چون ممکن است مردم ایران نیز همچون مردم سایر کشورهای درگیر با این جنگهای فرقه ای اسیر این ویرانی ها و آواره گی ها شوند.

Saturday, June 6, 2015

در باب خیال پردازی های اصلاح طلبان حکومتی در مورد دولت حسن روحانی

انگار خیال پردازی های اصلاح طلبان حکومتی که متاسفانه در شبکه های تلویزیونی همچون بی بی سی و برخی از شبکه های اجتماعی و مجازی همچون بالاترین نیز شدیدا نفوذ دارند؛تمامی ندارد!آنها دل به دولتی بسته اند که از دل یک حکومت فاشیست مذهبی بیرون آمده است و در واقع این دولت بخشی از بدنه همین حکومت مستبد مذهبی می باشد.دولتی که از خود اختیار ندارد و باید هر چه ولی فقیه بخواهد بگوید و انجام دهد و امید به این دولت که بیشتر خدمتگزار رهبر مستبد ایران است تا مردم بسیار واهی و مضحک می باشد.آنها اعتقاد دارند با برقراری توافق هسته ای بسیاری از مشکلات کشور حل شدنی است و با برداشته شدن تحریمهای هسته ای علیه ایران،حکومت در مقابل سایر خواسته های جامعه مدنی ایران عقب نشینی خواهد کرد در حالیکه آنها هدف  و نیت اصلی حکومت برای برقراری این توافق هسته ای را یا نمی دانند و یا خود را به ندانستن می زنند به عبارتی یعنی آیا آنها چشمانشان را به وضعیت نا امنی که حکومت ایران در منطقه به وجود آورده اند؛بسته اند؟!یعنی آنها اینقدر ساده لوح هستند که نمی دانند که این حکومت دلش برای مردم نمی سوزد و تنها در فکر آزاد کردن پولهای غارت شده از مردم در بانکهای کشورهای خارجی بمنظور مصارف شخصی خود و آقازاده هایشان و نیز حمایت بیش از پیش از گروهک های تروریستی و عاملان نا امنی در منطقه هستند؟!البته ناگفته نماند که کشور آمریکا،کشورهای غربی و عربی نیز تمام و کمال از این شرایط در حال سودجویی مخفیانه و آشکارا می باشند یعنی اینکه آنها با این پول و ثروت بلوکه شده ایران در بانکهای خود در حال سرمایه گذاری در بخشهای تولیدی خود هستند و در حال برطرف کردن مشکلات اقتصادی کشورهایشان با پول و ثروت مردم ایران هستند و به راستی هیچ حکومتی همچون این حکومت مذهبی و غیر ملی نمی توانست برای این کشورها این همه سود عاید کند...اصلاح طلبان از دولتی انتظار بهتر کردن شرایط سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور را دارند که حتی جرات بیان اعتقادات واقعی خود را با صراحت ندارد و این دولت از حکومتی حمایت کرده است که بر روی سر کودکان و زنان بمبهای منفجره ی بشکه ای پرتاپ می کند و اصلاح طلبان در این زمینه و بسیاری از خطاهای دولت حسن روحانی سکوت کرده اند و حتی برخی از آنها با بکار بردن اصطلاحات مسخره ای همچون افراطیون یا تندروها قصد ماست مالی کردن ضعفهای این دولت بی عرضه و مامور خامنه ای را دارند...

Tuesday, June 2, 2015

برای حکومت ایران و سوریه داعش خطرناک تر است یا مخالفان سکولار؟!

اگر از من بپرسند که برای حکومتهای استبدادی همچون ایران و سوریه  از بین تشکیلات داعش و مخالفان سکولارکدام یک خطرناک ترند؟در جواب می گویم که مخالفان سکولار چنین حکومتهایی بسیار خطرناک تر از تشکیلات و عروسکهایی همچون داعشی ها می باشند!
در داخل ایران متاسفانه بسیاری از مردم از گروهها و تشکیلات مخالف رژیم بشار اسد اطلاع کاملی ندارند و اگر هم امکان آگاهی از این گروههای معارض با حکومت بشار اسد را داشته باشند؛ حال و حوصله پرداختن به این مسائل را ندارند و تنها به این موضوع بسنده می کنند که چرا حکومت ایران باید با هدر دادن پول و ثروت کشور ایران در این دعواهای اعراب و.بی ربط به ما دخالت کنند و یا اینکه می گویند فردا نوبت کشور ماست که داعش به آن هجوم ببرد و به عبارتی این افراد باورشان شده است که تنها گروه  معارض با حکومت بشار اسد،گروه تروریستی و وحشی داعش می باشد!
حکومت بشار اسد که سالهاست مشروعیت خود را از دست داده است،تمام توان خود را به کار می برد تا به آمریکا ثابت کند که اگر حکومت من سقوط کند سوریه بدست تروریستها میافتد و اینکه تنها قدرت برتر نظامی معارض با حکومت ما در این جنگ داخلی گروه داعش می باشد و دیگر گروههای معارض توان مقابله با این گروه را ندارند.بشار اسد با همکاری حکومت ایران به این نتیجه رسیده است که باید در زمینه افزایش قدرت و نفوذ داعش در سوریه نسبت به سایر گروههای معارض(در بین آنها سکولارها و میانه روها) تلاش بیشتری کنند و حتی در حین عقب نشینی  از مناطق از دست رفته بمنظور تسلیح  هر چه بیشتر این گروه تروریستی در مقابل سایر گروههای معارض در سوریه،انبارهای پر از اسلحه،تانک،تجهیزات و سایر امکانات لازم را  بر جای بگذارند.این واقعیت بر همگان پوشیده نیست که گروههای تروریستی همچون القاعده و داعش آینده ای در کشورهای عراق و سوریه نخواهند داشت و این نمایشها و تصرفهای مشکوک و عجیب موقتی می باشند و در نهایت جایگاه چنین گروههای تروریستی در بین کوهها و انجام مبارزات چریکی یا بزن دِ فرار می باشد و حتم دارم که پشت این گروهای تروریستی خصوصا گروه داعش دستگاههای اطلاعاتی چندین کشور همچون ایران،سوریه،روسیه و غیره قرار دارد

Saturday, May 16, 2015

آمریکا به جای مذاکره با دولت حسن روحانی باید بصورت مستقیم با سپاه و خامنه ای مذاکره کند!

در این 37 سال عمری که از این حکومت مستبد ولایت فقیه سپری شده است،نقش و جایگاه دولت در تعیین خط و مشی نظام در عرصه داخلی و خارجی بسیار ضعیف و مضحک بوده است و در واقع می توان گفت که دولت در نظام ولایت فقیه منصبی تشریفاتی می باشد و تنها برای سرگرم کردن و فریب مردم مورد استفاده قرار می گیرد.در مذاکرات هسته ای دولت حسن روحانی هیچ اراده مستقلی از نظام ندارد چون این دولت جزئی از این نظام استبدادی محسوب می شود و هر چه رهبر بگوید،عمل می کند که در این مذاکرات هسته ای نیز اراده واقعی خامنه ای توافق با کشورهای درگیر با این موضوع نیست بلکه هدف اصلی خامنه ای و سپاه خریدن وقت و از زیر فشار در آمدن نظام از تحریمهای شدید اقتصادی می باشد که ممکن است در سطح جامعه ایران اعتراضاتی را به وجود بیاورد.آمریکا باید بداند که دولت حسن روحانی حرف خامنه ای و سپاه را گوش میدهد و این دولت یارای مقابله با ماجرا جویی های این دو را ندارد و همچنین آمریکا باید بصورت مستقیم با رهبر بی کفایت و فریبکار و سپاه قدس تروریست در منطقه گفتگو کند وگرنه با مذاکره با دولت حسن روحانی به هیچ توافقی محکم و پایبند به همه بندها دست نخواهد یافت.سپاه و خامنه ای قصد توافق با آمریکا در زمینه موضوع هسته ای را ندارند که بنظرم به همین خاطر نتیجه این مذاکرات در پایان پوچ خواهد بود

Saturday, April 18, 2015

آیا ایران یک قدرت در منطقه است؟!

آمریکا را که یک ایر قدرت جهانی می دانند نه تنها به خاطر قدرت نظامی زیادش است بلکه به خاطر پیشرفت و توسعه اقتصادی این کشور در عرصه بین المللیست و اینکه هر کشوری علاقمند به ارتباط اقتصادی با این کشور پر نفوذ در جهان می باشد.اقتصاد آمریکا بسیار با نظم،برنامه و حساب شده می باشد و مثلا در اعمال یک سیاست پولی انبساطی با قصد افزایش عرضه پول در اقتصاد کشور و بدنبال آن تحریک بخش بازار آزاد بسیار با احتیاط برخورد می کند و مثل کشوری همچون ایران با اجرای طرح هدفمندکردن یارانه ها به یکباره و بدون مقدمه عرضه پول را بمنظور افزایش مصرف نه افزایش سطح تولید و بدنبال آن افزایش سطح اشتغال افزایش نمی دهد!اقتصاد آمریکا بصورت واقعی،شفاف و بدون لحاظ فاکتوری همچون مصلحت اندیشی آمارهای اقتصادی کشورش را برای همگان ارائه می دهد و برای آینده اقتصاد کشورش چشم انداز واقعی پیش بینی می کند هر چند اگر با نارضایتی مردم همراه باشد!.در واقع می توان گفت پیشرفت و توسعه نظامی کشوری همچون آمریکا دارای پشتوانه محکمی همچون این پیشرفت و توسعه اقتصادی می باشد که ما در این یادداشت تنها ذره ای از این روند پیشرفت و توسعه اقتصادی آمریکا را شرح دادیم و توضیح کامل در این زمینه زمان و پیچیدگی خاص خود را دارد.حال اقتصاد ایران را در نظر بگیرد با آن حجم فساد و اختلاس بالا در خود سیستم و نظام حاکم و اینکه خیلی از سیاستهای اقتصادی بدون هدف و تنها از روی مصلحت در کشور اعمال می شوند و باز بسیاری از آمارهای اقتصادی بصورت غیرشفاف و غیر واقعی برای مردم ارائه می شوند!برخی معتقدند که دخالتهای نظامی ایران در اوضاع کشورهای منطقه نشان از قدرت و نفوذ بالای ایران در جهان دارد و اینکه در حال حاضر تمام کشورهای منطقه از قدرت نظامی ایران هراس دارند و در کل برای خود رویا پردازی می کنند و بساط ملی گرایی و نمی دانم احساس غرور و از این قبیل حرفها پهن کرده اند!باز بر می گردیم به وضعیت کشور آمریکا به عنوان یک ابرقدرت جهانی...صنعت نظامی آمریکا در سطح بسیار بالایی خودکفاست و در واقع امریکا با صرف بودجه های سرسام آوری برای افزایش تولید و توان نظامی اش اقتصاد کشورش را در خدمت صنعت نظامی  و همچنین با افزایش سطح تولیدات نظامی و استفاده از تکنولوژی بروز و صادراتی نظامی اش این صنعت را در خدمت تولید ناخالص داخلی و در نتیجه اقتصاد کشورش قرار داده است یعنی هم اقتصاد و هم صنعت نظامی آمریکا در خدمت هم هستند و بهم یاری می رسانند و مثلا در این اوضاع آشفته منطقه و تشدید اختلافات بین سنی و شیعی این ارتباط متقابل بین این دو(اقتصاد و صنعت نظامی)بیشتر شده است!حال بنظر شما بین اقتصاد و صنعت نظامی ایران چه ارتباط نزدیک و بده و بستونی وجود دارد و در واقع این دو چه خدمت چشمگیری به یکدیگر می کنند؟!حکومت ایران به گروههای تروریستی همچون حزب الله لبنان،حماس و حکومتهای دیکتاتوری همچون حکومت بشار اسد بصورت رایگان یا با دریافت هزینه ناچیز تجهیزات آماده و تولیدی نظامی باز هم با ساخت از طریق مواد اولیه وارداتی کشورهای خارجی می فرستد و بنظر شما این نوع داد و ستدهای ایران با کشورهای منطقه چه سودی برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور دارد و آیا می توان ایران را با این هدر دادن منابع و ثروت کشور یک قدرت در منطقه دانست؟!

Friday, April 10, 2015

دخالتهای بیهوده حکومت ایران در اوضاع داخلی کشورهای منطقه ناقض هر نوع توافقنامه بین المللیست!

بحث توافق هسته ای را با بحث دخالتهای بیهوده و تنش زا حکومت ایران در اوضاع داخلی کشورهای منطقه جدا دانستن،سخن کسانیست همچون اصلاح طلبان حکومتی که قصد دارند به بهانه هایی همچون مصلحت کشور،نظام و جدیدا اوضاع اسفبار اقتصادی،پزشکی و سلامتی مردم تحت تاثیر اعمال تحریمهای بین المللی و غیره.... واقعیتها را بپوشانند و صد البته سردمداران این نظام مستبد و فاسد از این هوچیگریها بدشان نمی آید تا بتوانند اهداف شوم،هزینه بر و دردسر ساز خود را در منطقه دنبال کنند.وقتی حکومت مستبد و در توهم قدرت و نفوذ بین المللی در عراق،سوریه،یمن،بحرین،لبنان،فلسطین و غیره....دخالت می کند یعنی اینکه با این حکومت این هیچ مصالحه و توافقی نتیجه نمی دهد...یعنی اینکه این حکومت هنوز در پی ایجاد درگیری و تنش در منطقه است و متاسفانه در نهایت باید این حکومت درگیر جنگی تمام عیار شود تا مزه شکست را در زمینه این زیاده خواهی ها و رویا پردازیهای بین المللی اش بچشد!در اینجا این پول و ثروت مردم ایران است که صرف خرید اسلحه از کارخانه های تولیدی کشورهای استعمارگر خواهد شد و در واقع کشورهای صاحب تکنولوژی تولید سلاح و تجهیزات بروز نظامی همچون آمریکا،روسیه،انگلیس،فرانسه و سایر کشورهایی که در آینده وارد این بازار داغ جنگ بین سنی و شیعه خواهند شد(همچون چین)،از این نزاع های بین المللی کمال استفاده و بهره اقتصادی را می برند.موافقان خیال پرداز این توافق پوچ و بازیچه هسته ای با رویاپردازی هایی همچون بازارهای جذاب اقتصاد ایران برای سرمایه گذاران خارجی و اینکه اگر این توافق صورت بگیرد وضع از این رو به اون رو می شود و ایران گلستان و بهشت پرش حوری خارجی می شود؛قصد دارند این توافق را بزرگ جلوه دهند در صورتیکه چشم به خرابکاری های حکومت ایران در منطقه بسته اند!تا آنجا که ما در کتابهای تاریخی خوانده ایم بازارهای اقتصادهای عقب افتاده ای همچون ایران همواره برای سرمایه گذاران خارجی جذاب بوده است و بسیاری از شرکتهای تجاری فراملیتی از این آشفته بازار اقتصاد ایران در سایه نبود بخش تولید قوی داخلی کمال سوء استفاده را برده اند بنابراین گمان نبرید که اگر اقتصاد ایران پر از شرکتهای تجاری فراملیتی و سودجو شود پس حالا اقتصاد ایران هم تبدیل به یک اقتصاد پیشرفته و توسعه یافته شده است.در پایان همچون در یادداشتهای گذشته معتقدم که از این توافق هسته ای که هنوز به طور کامل صورت نگرفته است،منافع آنچنانی عاید مردم ایران نخواهد شد مگر اینکه حکومت و نظامی دیگر با در نظر گرفتن منافع مردم ایران بر سر کار بیاید

Monday, April 6, 2015

توافقی که پول و ثروت مردم ایران را به سمت تروریسم سرازیر می کند!

 جریان آبی را در نظر داشته باشید که در ابتدا با کندی و آرامی به حرکت خود ادامه می دهد ولی به یک باره سهوا یا عمدا مانعی جلوی این حرکت آب به سوی جلو را می گیرد و در نتیجه آب در پشت این مانع جمع شده و حتی به اطراف و حاشیه های مسیر آب کشانده می شود حال فرض کنید این مانع برداشته شود و ببینید آب با چه شدتی به سمت جلو به حرکت در می آید و منجر به وقوع چه ویرانی هایی می شود!شاید این مثال از لحاظ شدت به وضعیت اسفبار امروز ایران مربوط شود ولی در کل اگر این تفاهم سیاسی به توافق نهایی منتهی شود در خوشبینانه ترین حالت،پول،ثروت و منابع آزاد شده حق مسلم مردم ایران با شدت همان آب در مثال بالا به سوی لبنان،یمن،سوریه،بحرین،عراق سرازیر خواهد شد و در این میان استعمارگران به اصطلاح مذاکره کننده با نظام بی کفایت و مستبد ایران از این اتفاق بی بهره نخواهند بود و آنها که در زمان وضع تحریمها علیه ایران از آن پخش شدن آب به اطراف و حاشیه ها در مثال بالا کمال سوء استفاده را برده اند و حال نیز با برداشتن این موانع و تحریمها نیز بیشتر سوء استفاده را از طریق فروش جنگ افزارهای تولید شده شان به کشورهای فریب خورده از جمله ایران و عربستان خواهند برد...لپ کلام این است که اگر این تفاهم سیاسی به توافق نهایی هم منتهی شود،سود آن توی جیب مردم نمی رود

Wednesday, March 11, 2015

آیا اساسا در نظام ولایت فقیه بین تندروی و میانه روی تفاوتی وجود دارد؟

در ابتدا باید گفت که ما از نظامی می گوییم که از زمان تولد و آغازش با حرکات انقلابی،هیجانی،وحشیانه و غیرمعقول همراه بوده است.در طول عمر 36 ساله نظام مستبد ولایت فقیه در هر دولتی،فعالین سیاسی و مردم با شدت تمام سرکوب شده اند و اینکه در کل تمام جناح های سیاسی موجود در ایران از این نظام تندرو و افراطی تبعیت می کنند و در شرایط بحرانی نیز تمام اختلافات به اصطلاح سلیقه ای و جزئی با یکدیگر را کنار می گذارند و در بسیاری از موارد این اصلاح طلبان حکومتی و به قولا میانه روهای آبکی و پیرو این نظام بی سر و ته هستند که در مقابل کله شق تر از خودشان کوتاه می آیند و در  سرکوب مردم و حتی مدافعین خود با آنها همراه می شوند بله این اصلاح طلبان حکومتی و بی خایه حتی عرضه ی حمایت از فعالان ستادهای انتخاباتی خود را نیز ندارند و بسیجی ها و مزدوران اطلاعاتی نظام براحتی و در سکوت اصلاح طلبان حکومتی این فعالان را دست بسته و وحشیانه به زندان میاندازند و از سوی رهبرانشون(خاتمی،روحانی و هاشمی رفسنجانی...) نیز هیچ حمایت و جانفشانی نمی بینند چون رهبران آنها بیش از هر چیز به حفظ مصلحت نظام و جایگاهشان در این نظام مستبد می اندیشند ولی در حالیکه در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد این فرد کله شق و از اراذل و اوباش بسیجی حتی در حمایت از یک وبلاگنویس طرفدار خود نیز از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد و خود را با قوه قضاییه فاسد،رشوه بگیر،غیرمستقل و ناعادل حکومت بمنظور حمایت از طرفدارانش درگیر می کرد!بطور خلاصه در این نظام مستبد بین جناح تندرو و میانه رو تفاوتی وجود ندارد و در واقع هر دو جناح زاییده یک نظام مستبد،تندرو و افراطی هستند که برای حفظ این نظام تن به هر ننگی می دهند

Saturday, February 28, 2015

خامنه ای :من موافق مذاکراتم،البته ناگفته نماند بمب اتم هم می خواهد(کاریکاتور)

کاریکاتوری از 005


موفقیت در مذاکرات هسته ای برای نجات مردم یا نجات نظام؟

باور اینکه سرانجام موفقیت در مذاکرات هسته ای ایران با سایر کشورهای درگیر با این موضوع و بدنبال آن لغو تحریمهای بین المللی علیه ایران تاثیر بسیار چشمگیری بر وضعیت معیشتی مردم خواهد گذاشت؛واقعا سخت است یعنی اینکه از چنین نظام حاکمی بر ایران داشتن چنین انتظاراتی بسیار خوشبینانه و نا ممکن است. حکومتی که مردمش را 36 سال سرکوب کرده است و وعده های دروغ به آنها داده است و آنها را همچون خود بیمار و آلوده کرده است.
 در زمینه موفقیت در مذاکرات هسته ای ایران با سایر کشورهای درگیر با این موضوع،ابهاماتی و پرسشهای مطرح است.اول اینکه اگر واقعا هدف از مذاکرات هسته ای و موفقیت در آن بهبود شرایط اسفبار اقتصادی امروز ایران و در نتیجه نجات مردم از این وضعیت اسفناک اقتصادی می باشد؛پس چرا حکومت حمایتها و کمکهای مالی و نظامی خود را از دیکتاتورهایی همچون بشار اسد و همچنین گروهک های تروریستی همچون حزب الله لبنان،حوثی های یمن و غیره...قطع نمی کند تا از منابع مالی حاصل از قطع ارتباط با این دیکتاتورها و گروهک های تروریستی برای بهبود شرایط اقتصادی مردم ایران هزینه کند؟!دوم اینکه حکومت ایران چرا در امور حقوق بشر و رعایت آزادی بیان در ایران به عنوان مهمترین فاکتور جهت توسعه کشور قدم های محکمی بر نمی دارد؟!آیا دلیل این همه دست و پا زدن سردمداران حکومت ایران برای امتیاز گیری و موفقیت در مذاکرات هسته ای در کنار مخفی کارهای افشا شده(افشای سایت جدید هسته ای ایران یعنی لویزان) خریدن وقت و برطرف کردن کمبودهای مالی خود در جهت ادامه فعالیتهای ماجراجویانه هسته ایش نمی باشد؟!3)این حکومت در طول این 36 سال عمرش اینقدر به مردم دروغ گفته است که افشای سایت هسته ای جدید لویزان توسط مجاهدین خلق به احتمال زیاد واقعیت دارد و اینکه عده ای در مخالفت از این افشاگری های منطقی،از مردم مایه می گذارند و بحث افراطیون،بدخواهان مردم و جنگ طلبی را وسط می کشند؛جای تعجب دارد چون اصلا این حکومت اراده ای برای بهبود وضع مردم از خود نشان نمی دهد و باور اینکه این حکومت از اعمال گذشته اش پشیمان شده است،یک باور ساده لوحانه و خنده داری می باشد و در مقطع کنونی نیز نشانه هایی مبنی بر صحت این ادعا خنده دار وجود ندارد!این حکومت در نهایت اگر بخواهد در مذاکرات هسته ای نرمشی از خود نشان دهد برای حفظ بقای خود این نرمش را نشان خواهد داد یا اینکه برای تامین مالی  ادامه فعالیتهای تروریستی و ماجراجویانه خود در منطقه این نرمش و انعطاف را از خود نشان خواهد داد...

Thursday, February 26, 2015

جامعه ای که مردمش از ابراز محبت به یکدیگر در تعجبند!

یادمه زمانی اصطلاح مواظب باش سرت کلاه نره  مردم فلان جا همه گرگند،تنها به چند شهر ختم میشد  ولی امروز این اصطلاح به دلایلی تقریبا فراگیر شده است.در چنین جامعه ای مردمش از ابراز محبت به یکدیگر در تعجبند و در واقع هر کس ساز خود را می زند و به قولی  هر کس خر خود را می راند!در این جامعه هر کس دردروغگویی،زیراب زنی، فخر فروشی،تیغ زنی،کلاهبرداری،کلاس گذاشتن و سایر صفات ناپسند در حال سبقت گرفتن از دیگران می باشد.در چنین جامعه ای با حاکمیت نظامی از اساس بد ذات و سرشت،اختلاسها و فسادهایی افشا می شود که مردم را نسبت به درست ترین اصول انسانی حاکم بر جهان نیز بدبین می کند!جامعه امروز ایران پر از حقه و نیرنگ و صفاتی در ظاهر خوب،زیبا ولی مقطعی می باشد.در این جامعه مردم سریعا رنگ عوض می کنند و کمتر کسی وجود دارد که در بین آنها ثبات قدم در حرفو عملش داشته باشد.مردم براحتی پشت سر هم حرف در می آورند و به یکدیگر انگ دزدی و حرام خوری می زنند که بنظرم این امر ناشی از ضعیف بودن پایه های نظام حاکم بر کشور است و اینکه اکثر افرادی که در راس این نظام قرار دارند؛افرادی بی لیاقت،حقه باز،فریبکار و دروغ گو هستند که داشتن این صفات مقامات این نظام مستبد و فاسد برای بسیاری از مردم محرز شده است.در این شرایط مردم در حال جنگیدن با هم برای چاپیدن هر چه بیشتر یکدیگر هستند و چون زورشان به بانیان اصلی(رهبر و سایر همدستانش در نظام ولایت فقیه) وضع موجود نمی رسد؛پس به این جنگ و مبارزه کثیف با یکدیگر به جای جنگ با این نظام مستبد و فاسد ادامه می دهند و در نتیجه این امر جامعه ای ایرانی نیز به مرور زمان بیش از پیش بیمارتر و آلوده تر خواهد شد

Tuesday, February 24, 2015

بی بی سی تریبون دولت فریبکار حسن روحانی

ترویج و تبلیغ وجود دو قطب تندرو و معتدل در فضای سیاسی ایران و حتی در فضای سیاسی آمریکا،استفاده از کارشناسان و تحلیلگران بیشتر متمایل به باند اصلاح طلبان حکومتی و مغز فندوقی های اسلامی(در راس آنها مهره نفوذی،عاشق لندن مدافع ولی فراری از نظام ایران یعنی عطاء الله مهاجرانی)،سابقه و تمایل رئیس و مجریان این شبکه به باند اصلاح طلبی حکومتی در ایران و در نتیجه تعلق فکری و قلبی آنها نسبت به این نظام اسلامی،عدم پوشش کافی از انتقادهای وارد بر دولت حسن روحانی در زمینه های سیاسی،اقتصادی و حقوق بشر و غیره...از نشانه ها و دلایل آشکار حمایت شبکه انگلیسی و خیانتکار بی بی سی از دولت حسن روحانی به شمار می آید.بسیار ساده لوحانه است اگر کسی فکر کند که دو قطب ساختگی و برنامه ریزی شده حکومت(تندرو و معتدل)در نهایت در مواردی همچون مصالح و اصول استبدادی نظام ولایت فقیه در مقابل هم خواهند ایستاد و در کل پیدایش چنین دو قطبی همچون قطب های ساختگی دیگر در طول این 36 سال عمر نظام استبدادی ولایت فقیه بیشتر ریشه در پیشبرد اهداف حکومت در شرایط بحرانی دارد.در زمینه اقتصادی آیا افشا این حجم سنگین اختلاس و خروج سرمایه به سوی کشورهای استعماری نشان از کفایت و شایستگی اقتصادی دولت حسن روحانی دارد؟!آیا باید به خاطر افشای این حجم  سنگین اختلاس و فساد  نه در دولت قبلی بلکه در اصل این نظام و حکومت دزد پرور برای دولت حسن روحانی کف و سوت زد یا باید به حال خود و آینده فرزندان خود گریست که این حجم سنگین خروج سرمایه از کشور چه پیامدهای ناگواری بر روی اقتصاد ایران در آینده خواهد داشت؟!در این نظام سرمایه ها و ثروت های ما خیلی راحت توسط قدرتها و سلطه گران جهانی غارت و چپاول می شود و دولت حسن روحانی در زمینه افشای این حجم سنگین اختلاس در دولت قبلی کار شاقی نکرده است و چرا این فرد در زمانی که در دولت فبلی سمتی داشت،این حجم اختلاس را در کشور افشا نکرد و جلوی این همه خروج سرمایه از کشور را نگرفت؟!لپ کلام این است که شبکه تلویزیونی بی بی سی در زمینه بزرگنما کردن کارهای دولت حسن روحانی و عدم انتقاد از این دولت فریبکار از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و متاسفانه رسالت بی طرفی این رسانه دروغی بیش نیست....

Saturday, February 14, 2015

روحانی و خامنه ای چشم به جیب مردم

پر واضح است که تحریمهای بین المللی علیه اقتصاد ایران به عنوان جدید ترین ابزار غارت و چپاول مردم توسط استعمار و قدرتهای اقتصادی جهان به این زودی و راحتی لغو نخواهند شد و همین امر منجر به چشمداشت روحانی و خامنه ای نسبت به جیب مردم از طریق افزایش نرخ مالیات و افزایش قیمت حاملهای انرژی شده است.اعلام خبر افزایش شدید نرخ مالیات بخش های تولیدی و کاسبان بازار در سال آتی فضای روانی منفی در اقتصاد ایران به وجود آورده است و بسیاری از کاسبان و صاحبان مشاغل آزاد اعتقاد دارند که دولت و حکومت قصد دارند که هزینه کاهش قیمت نفت و حماقتها و ماجرا جویی های بین المللیشان را به مردم منتقل کنند و در شرایطی که روز به روز به حجم اختلاس ها و فسادهای اقتصادی در این نظام بی کفایت افزوده می شود؛شرایط معیشتی مردم بایستی بیش از پیش وخیم شود.شرایط بازارهای اقتصاد ایران از طرف بخش تقاضا بصورت بی سابقه ای اسفبار و در حال رکود شدید می باشند و در واقع در این مقطع بازارهای اقتصاد در کساد ترین حالت پس از وقوع انقلاب ننگین 1357 قرار دارند و در این شرایط دولت حسن روحانی نیز می خواهد اقتصاد ایران را دستخوش سیاستهای مالی انقباضی شدیدتری کند و در تصور خویش معتقد است که اعمال این سیاست ها می تواند منجر به کاهش نرخ تورم در اقتصاد ایران شود و حداقل بحران "رکود تورمی" اقتصاد ایران را از طرف تورمی برطرف سازد و برای بخش اشتغال و بیکاری جامعه فعلا هیچ گونه برنامه و خط مشی ندارد.اعمال سیاست مالی انقباضی افزایش نرخ مالیات درست است از طرف بخش تقاضا می تواند منجر به کاهش سطح عمومی قیمتها شود ولی اعمال همین سیاست می تواند از طرف بخش عرضه و از طریق تشدید فشار بر بخش تولید و کاسبان بازار منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها نیز شود و مثلا در روزهای نزدیک به تحویل سال نو جو روانی افزایش نرخ مالیات در سال آتی و بدنبال آن افزایش نرخ تورم انتظاری بر فشار اقتصادی و معیشتی مردم ایران خواهد افزود و در نتیجه مردم در این روزها به جای خرید شب عید،تنها نظاره گر اجناس گران قیمت و بی مشتری بازاری ها خواهند بود.در دولت حسن روحانی حجم کمکهای حکومت ایران به حزب الله لبنان و حماس و همچنین میزان دخالت ایران در اوضاع کشورهایی همچون عراق،سوریه،یمن و بحرین و غیره....افزایش یافته است و دولت حسن روحانی نیزدر مورد بسیاری از مسائل مهم و خطرهای پیش روی کشور بسیار سر بسته اظهار نظر و عمل می کند. دولت حسن روحانی با برنامه ریزی و پیش بینی حکومت برای مقابله با این شرایط اسفبار اقتصادی ایران بر سر کار آمده است و وعده های حسن روحانی نیز همچون وعده های محمود احمدی نژاد دروغ از آب در آمده اند و این دولت با هدف حفظ نظام در این باتلاق سیاسی،اقتصادی و فرهنگی به عرصه و میدان آمده است و این دولت پاسخگو خواسته ها و مطالبات مردم نمی باشد 

Saturday, February 7, 2015

بازیهای تکراری حکومت ایران

از همان اوایل روزها و ماه های بر سر کار آمدن دولت حسن روحانی از سوی رسانه های این طرف(اصولگرایان و به اصطلاح افراطیون) و آن طرف(اصلاح طلبان حکومتی و به اصطلاح معتدلین) سعی میشد که به مردم وانمود کنند که در داخل دو قطب ضد هم قرار دارند که خامنه ای دیکتاتور بین این دو قطب هیچ کاره و به اصطلاح گیر افتاده است!مقصود و هدف بسیار روشن است و آن هم دور نگه داشتن اصل نظام از آسیب هایی است که این دو قطب و باند به کشور وارد می سازند و همچون در گذشته عامل نابسامانی های پایه ای و بنیادی را مرتبط با این دو قطب چپ و راست سابق و افراطیون و معتدلین امروز می دانند.در دوره احمدی نژاد جریانهایی همچون جریان انحرافی نیز تنها برای مشغول ساختن مردم وارد عرصه شدند که امروز پس از کنار رفتن احمدی نژاد از منصب ریاست جمهوری دیگر خبر و اثری از این جریان و بازی مضحک حکومت نیست!بحث بر سر این است که چه خاتمی بیاید و چه احمدی نژاد و چه حسن روحانی و چه هاشمی رفسنجانی و غیره...به  قول معروف همان آشو همان کاسه است و شرایط نابسامان کشور تا وقتی که نظام مستبد ولایت فقیه بر سر کار است؛تفاوت چشمگیری نخواهد کرد.در تبلیغ چنین بازی های تکراری و مکارانه ی حکومت نقش رسانه های خارجی همچون بی بی سی که دست اندر کاران،کارمندان و مجریان آن بسیار واضح و آشکار تمایلات اصلاح طلبی حکومتی دارند،بسیار پررنگ و چشمگیر می باشد و بعضا این رسانه تلویزیونی(بی بی سی) که در وقوع انقلاب ننگین 57 نقش بسزایی داشته است،در برنامه کارشناسی خود از کارشناسانی همچون عطاء الله مهاجرانی مزدور و نفوذی حکومت بهره می جوید که با کمال بی شرمی می گوید که در کارنامه و زندگی اقتصادی خامنه ای هیچ لکه سیاهی دیده نمی شود که اتفاقا این فرد خود را طرفدار پرو پا قرص جریان حسن روحانی،اصلاح طلبان و معتدلین می داند!
راستی آقای مهاجرانی با پول ملت و کارنامه سفید رهبر در لندن خوش می گذرد؟!
لپ کلام این است که نظام با تغییر دولت درست بشو نیست و بر سر کار بودن این نظام مستبد و فاسد جز ویرانی و نابودی کشور نتیجه ای در بر ندارد

Friday, January 23, 2015

انقباض در داخل ولی انبساط در خارج!

در مقطع کنونی سیاست دولت و حکومت استبدادی ایران انقباض و ریاضت در داخل کشور ولی انبساط و ولخرجی در خارج از کشور است(در زمینه نظامی) و شاید هدف اصلی اعمال سیاستهای انقباضی و ریاضتی در دولت و حکومت ایران در داخل کشور چیزی جز تامین هزینه های فعالیتهای تروریستی و بیهوده اش در عرصه خارجی و بین المللی اش نباشد.در داخل کشور دولت و حکومت ایران مردم را به رعایت الگوی مصرف و به اصطلاح اسراف نکردن منابع طبیعی و ذاتی کشور پند و اندرز می کنند ولی خودشان پول و ثروت کشور را براحتی صرف حمایت از مهره های سوخته و جنایتکاری همچون بشار اسد و همچنین حمایت از گروهکهای تروریستی اسلامی در منطقه می کنند و کلا از حق مردم برای انجام انواع فعالیتهای تروریستی استفاده می کنند و اسم این کارها را هم "نفوذ و اقتدار زیاد ایران اسلامی" در نقاط مختلف جهان نامگذاری می کنند.در اینجا پرسشی مطرح است که اگر هدف اصلی اعمال این سیاستهای انقباضی و ریاضتی صرفه جویی در منابع اقتصادی،آینده نگری و پیشرفت و توسعه واقعی کشور است؛پس چرا خود دولت و حکومت به عنوان مجری این سیاستها بدون داشتن یک توسعه بخش سیاسی و اقتصادی چشم گیر تنها در تصور توسعه بخش نظامی می باشند؟آیا بدون داشتن توسعه ای در بخشهای سیاسی،اقتصادی و آزادی های اجتماعی و فردی می توان با توسعه بخش نظامی به یک رشد و توسعه واقعی دست یافت؟!تجربه نشان داده است که بسیاری از کشورهایی همچون عثمانی و شوروی سابق با دنبال کردن این نوع استراتژی نتوانستند که به یک رشد و توسعه واقعی دست پیدا کنند و در نهایت نظام های حاکم بر این کشورها از هم فروپاشیده است.حکومت مستید ایران نیز برای مدتی می تواند این استراتژی را بدون مشکل ادامه دهد ولی در نهایت نتیجه اجرای چنین استراتژی جز فروپاشی و نابودی نمی باشد.بطورکلی سرنوشت کشورهایی که تنها به فکر ماجراجویی و قدرت نمایی در خارج کشور از نوع تهدید کردن نظامی سایر کشورها هستند و نسبت به بحرانها و تنگناهای داخلی کشورشان بی اهمیت می باشند؛محکوم به نابودی و فروپاشی می باشد.

Sunday, January 18, 2015

در پاسخ به مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب57

برپایه اعتقادات بنیانگذاران و متفکران اصلی انقلاب 1357 در دوران قبل از انقلاب و به ویژه در دوران پهلویان،ابعاد نفوذ استعمار در ایران بسیار گسترده تر و ژرف تر شده بود.برپایه اعتقادات این افراد تاریخ استعمار ایران به سه دوره تقسیم می شود:
1-دوره استعماری:این دوره مربوط به دوران پادشاهان قاجاریه و بخصوص دوران سلطنت 50 ساله ناصرالدین شاه که این دوره تا کودتا سال 1299هجری-شمسی ادامه داشت و البته در این دوره به تلاشهای افرادی همچون عباس میرزا،قائم مقام فراهانی و امیرکبیر در زمینه کاهش وابستگی ایران به دنیای خارج اشاره شده است.در این دوره استعماری قراردادهای استعماری فراوانی بین ایران و کشورهای استعماری به خصوص روسیه و انگلیس بسته شده است که از جمله از این قرار دادها می توان قرارداد ترکمنچای،پاریس و قراردادهای نفتی دارسی(1280 هجری- شمسی) و شرکت نفت انگلیس و ایران اشاره کرد.
2-دوره نواستعماری:به اعتقاد مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب 57 در این دوره حکومت پهلویان شیوه جدیدی از استعمار را در ساختارهای سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی پیاده سازی می کنند و این دوره تا ملی شدن صنعت نفت(دوران نخست وزیری دکتر مصدق)و تا اوایل کودتا 28 مرداد سال 1332 ادامه داشت و البته در این دوره به خدمات رضاشاه هم در زمینه احداث راه های زمینی و پیشرفت وسایل حمل و نقل بخصوص راه آهن نیز اشاره شده است ولی با این وجود به اعتقاد آنها این خدمات بیشتر در خدمت تقویت الگوی توسعه برونزا یا تشدید وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج بوده است و همچنین در این دوره به بستن قراردادهای نفتی همچون قرار داد استعماری نفتی حکومت رضا شاه با شرکت نفت انگلیس و ایران اشاره شده است که در این خصوص نیز به مقاومتهایی از سوی رضا شاه برای افزایش امتیاز و سهم ایران در این قرارداد  اشاره شده است.
3-دوران خود استعماری:در این دوران،استعمار بسیار عمیق تر و ژرف تر در ساختارهای سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و بخصوص فرهنگی نفوذ کرده بود و در واقع تعریف این نوع استعمار(خود استعماری) از دید متفکران و بنیانگذاران انقلاب 1357 نهادینه شدن و تبدیل به فرهنگ عام شدن استعمار و وابستگی ایران به دنیای خارج بین مردم ایران می باشد و اینکه مردم خودشان خواهان استعمار کشورشان توسط کشورهای صنعتی و سلطه گر باشند و در نتیجه در این شرایط مردم استفاده از کالاهای خارجی را به استفاده از کالاهای داخلی ترجیح می دهند که هنوز چنین نگاهی پس از گذشت 36 سال از وقوع انقلاب ننگین  و عقب رو 1357 در بین مردم ایران وجود دارد و در واقع وضعیت آنچنان تغییری نکرده است بلکه بدتر هم شده  است.در این دوره استعماری نیز به انعقاد قراردادهای نفتی همچون کنسرسیوم اول(1333 هجری- شمسی) و کنسرسیوم دوم(1352 هجری-شمسی)اشاره شده است و همچنین در این دوره به اجرای طرح نا موفقی به نام طرح اصلاحات ارضی(1338 هجری-شمسی) توسط فردی آمریکایی به نام روستو نیز اشاره شده است که این طرح در زمینه توسعه بخش کشاورزی در ایران اجرا شد.
بطورکلی مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب 57 معتقدند که در این سه دوره استعماری،ایران از هر لحاظ نسبت به دنیای خارج وابسته شده بود و مثلا از لحاظ اقتصادی معتقدند که بسیاری از بخشهای اقتصادی ایران از جمله کشاورزی،صنعت(صنایع سنگین،کوچک و بزرگ و....)،دامپروری،ماهیگیری و غیره...از لحاظ تامین مواد اولیه،تجهیزات و ماشین آلاتشان از منبع درآمدهای نفتی وابسته به دنیای خارج بوده اند و در کل الگوی توسعه اقتصاد ایران در این دوران استعماری از نوع برونزا بوده است در حالیکه در مقطع کنونی مثلا در اقتصاد ایران این نوع الگوی مد نظر آنها بیش از پیش  تقویت شده است و در واقع وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج بیشتر شده است.به اعتقاد این افراد وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی از جمله نشانه ها و ویژگیهای تقویت الگوی توسعه برونزا و تشدید وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج است در حالیکه در مقطع کنونی نیز این وابستگی به درآمدهای نفتی مخصوصا در شرایط کاهش قیمت جهانی نفت بیشتر به چشم می خورد!
در پایان این نکته نیز خاطر نشان شود که در کتابهای منتشر شده  توسط بنیانگذاران و متفکران انقلاب 1357 تاریخ ایران از دوره صفوی به بعد مورد بررسی قرار گرفته شده است و جالب است که این افراد دوران قبل از کشور داری پادشاهان صفوی را با کمال نا باوری سانسور کرده اند!

Wednesday, January 14, 2015

سی و شش سال شعار!

تا پیش از وقوع این انقلاب ننگین اسلامی،مدعیان و دلسوزان ایران  آنچنان سر و صدایی راه انداخته بودند که استعمار در همه ساختارهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ایران دست اندازی کرده است و وای و بیداد... که گویی آنها قصد دارند با آمدنشان ایران را به یکباره تبدیل به یک ابرقدرت سیاسی و اقتصادی جهان کنند!از تشدید وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج تحت عنوان پیروی از الگوی توسعه برونزا و الگوی مصرف برونزا گفتند،اینکه در زمان پهلویان استعمار تا عمق ساختارهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور نفوذ کرده است، از اینکه در دوران پهلویان کشور تحت وابستگی به نوسانات قیمتی نفت و آن هم به خواسته و فرمان قدرتهای نواستعماری اداره می شود و در نهایت از به تاراج رفتن ثروت و فرهنگ ایرانیان در آن دوران می گفتند!در آن دوران بهترین کالاها و خدمات ارائه شده برای مردم وارداتی کشورهای پیشرفته و صنعتی و از جنس درجه یک بودند و هر چند وجود آنها در کشور مانع رشد بخش تولید داخلی شده بود ولی در دوران کنونی در نظام ولایت فقیه نیز همان کالاها و خدمات خارجی به میزان بیشتر وجود دارند ولی با این تفاوت که جنسهای درجه سوم به پائینش وارد کشور می شوند.در آن دوران اگر بخش تولید داخلی کشور توان رقابت با بخش تولید خارجی و وارداتی را نداشت ولی با این وجود در مقطع کنونی نیز بخش تولید داخلی با ورشکستگی و سرخوردگی بیشتری مواجه می باشد!در اینجا این پرسش مطرح می شود که شرایط امروز بخصوص شرایط اقتصادی و روند توسعه کشور با دوران گذشته چه تفاوتی کرده است؟!نه اینکه در دوران کنونی و در نظام ولایت فقیه وابستگی اقتصادی ما تحت عنوان به اصطلاح  تبعیت از الگو و مدل توسعه برونزا تشدید شده است که همین ترس و وحشت مقامات نظام ولایت فقیه از آثار سوء و منفی کاهش قیمت جهانی نفت بر روی اقتصاد ایران از نشانه های بارز تشدید این وابستگی می باشد و اگر ما واقعا بخش تولید داخلی پر رونق و رشد اقتصادی چشمگیری در این سی و شش سال سپری شده از عمر این نظام داشتیم پس چرا در مقطع کنونی با کاهش قیمت نفت تنمان به لرزه در آمده است و برای افزایش قیمت نفت التماس و خواهش کشورهایی همچون عربستان را می کنیم؟!ترس و لرز مقامات این حکومت  از کاهش قیمت جهانی نفت خود گواه بر این واقعیت دارد که در این سی و شش سال شعار کار و فعالیت چشمگیر و اساسی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی کشور صورت نگرفته است و منابع اقتصادی طبیعی و ذاتی کشور بیش از پیش  به هدر رفته است.

Sunday, January 11, 2015

علی مطهری چه می گوید؟!

در نطق به اصطلاح جنجالی امروز علی مطهری در مجلس عربده کشان اسلامی،علی مطهری همچون گذشته به نکاتی اشاره کرد که نشان داد که اصول و اعتقادات او با حداقل خواسته های جنبش اعتراضی ایران همخوانی ندارد!اولا علی مطهری صراحتا می گوید که من خاطر خواه میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیستم و تنها سنگ نظام ولایت فقیه را به سینه می زنم و اگر این افراد به فجیع ترین وضع اما عادلانه نیز محاکمه شوند،من در این زمینه اعتراضی ندارم و به حکم دستگاه قضایی احترام می گذارم البته علی مطهری در مصاحبه ها و بیانیه هایی دیگر گفته است که باید به جرایم به اصطلاح آن طرف فتنه یعنی احمدی نژاد هم پرداخته شود(یعنی اینکه علی مطهری میرحسین موسوی ومهدی کروبی را نیز فتنه می داند).دوما باور اینکه میرحسین موسوی و مهدی کروبی از تیررس انتقام نظام ولایت فقیه قسر در بروند و در نتیجه در دادگاه های این نظام و با این دستگاه قضایی وابسته و غیر مستقل تبرئه شوند؛بسیار سخت و غیر محال بنظر میرسد پس بنابراین چه علی مطهری داد و قار کند و چه نکند فرقی به حال میرحسین موسوی،مهدی کروبی و زهرا رهنورد نمیکند و در واقع آنها باید در هر صورت به عنوان مهره ای سوخته برای حفظ آبرو و حیثیت این نظام قربانی یا فدا بشوند.حال این همه درود فرستادن و شیرت حلالت علی مطهری و شعار علی بیا اینجا... علی بیا اینجا... در استادیوم مجازی اصلاح طلبان حکومتی برای چیست؟ واقعا جای سوال دارد که علی مطهری مگر چه سخن جدیدی و امیدوارانه ای گفته است؟لپ کلام بابا علی مطهری میگه بگذارید این فتنه گرهای پدر سوخته چه میرحسین موسوی و چه مهدی کروبی و چه زهرا رهنورد از یک طرف و از طرفی دیگر احمدی نژاد حرفهایشان در محاکمه علنی بزنند و سپس پس از بررسی قوه قضاییه غیر مستقل و وابسته به حکومت از روی زمین محو شوند نیز اشکالی ندارد!علی مطهری به عنوان فرزند آن شهید داغون اسلام همچنان با انرژی و کالری سرشار به آزادی های فردی جامعه حمله ور می شود هرچند این فرد حتی طاقت دیدن صحنه شادی تماشاگران زن در مسابقات فوتبال جام جهانی که با سرعت باد از طرف صدا و سیما میلی پخش شد را نیز ندارد و به خاطر دیدن این صحنه اونم نصف شبی که همه ملت خوابن یا مشغولند!دست به قلم می شود و می خواهد از داغ دیدن این صحنه اتفاقی در صدا و سیمای میلی سر به بیابون بزند....حال بنظر دوستان علی مطهری با داشتن این شرایط فجیع چه ارتباطی با آزادی این سرزمین دارد؟

Tuesday, January 6, 2015

استعمار همچنان شدیدا در ایران نفوذ و دخالت دارد!

در سالهای منتهی به وقوع انقلاب 57 درست وقتی که حرکتهای بنیادی برای رشد و توسعه اقتصادی ایران از سر گرفته می شود،هر چند که آغاز این حرکتهای رو به توسعه در ایران با کارشکنی هایی از طرف استعمار مواجه می شود؛فردی به نام روح الله خمینی به عنوان مبارز و مخالف اصلی نظام وقت به مردم ایران معرفی می شود!این فرد حتی کوچکترین فهم و سواد لازم برای حکومتداری در ایران را ندارد و به دموکراسی به عنوان یکی از اساسی ترین پایه های روند رشد و توسعه اقتصادی کشور شدیدا حمله می کند و آن را ساخته دست کشورهای پیشرفته و صنعتی و به اصطلاح استکباری و سلطه گر می داند!روح الله خمینی به دلایل نا معلومی آزادانه شروع به اعتراض علیه نظام وقت می کند و همچنین با تشریفاتی تعجب آور به سایر کشورها از جمله کشورهای صاحب قدرتی همچون فرانسه تبعید می شود و بدون هیچ سوء قصدی نیز در دوران تبعید بیانیه بازی می کند و رسانه های همین استکبار و در واقع استعمار نیز در تشریح و تبلیغ چرندیات و بیانیه های ایشان کوتاهی نمی کنند!آخر مگر روح الله خمینی چه عجوبه ایست که اینقدر کشورهای به اصطلاح استکباری هواشو دارند و در چنین شرایطی چه فردی ابلهی باورش می شود که این فرد با کشورهای استکباری و در واقع استعماری دشمنی می کرده است؟!انقلاب روح الله خمینی برای آنها از سال 57 تاکنون چه سودی داشته است؟!
انقلاب ننگین روح الله خمینی در وهله اول سطح فرهنگ ایرانیان را به زیر صفر کشانده است و از ایرانیان در جهان چهره ای وحشی و بدون منطق و تمدن به نمایش گذاشته است.انقلاب ننگین روح الله خمینی و سپس جنگ هشت ساله و خود ساخته خمینی تمام زیرساختها و زیر بناهای اقتصادی کشور را که روزی امید بود ترمیم تر شوند،نابود ساخته است.انقلاب ننگین روح الله خمینی نظام سلطنتی ایران را تغییر نداده است بلکه تحت تاثیر وقوع این انقلاب تنها لباس ،شکل و شمایل عوض شده است و صد البته ای کاش همان نظام سلطنتی با کت و شلوار و کروات و تاج در ایران به حاکمیتش ادامه می داد چون منطق آنها نسبت به این آخوندها و لات و الواتهای مذهبی بیشتر بود.انقلاب روح الله خمینی جامعه ایرانی را از حق داشتن آزادی های فردی،آزادی های سیاسی،اجتماعی که از موئلفه های مهم روند رشد و توسعه اقتصادی کشورها به شمار می آیند،محروم ساخته است.انقلاب روح الله خمینی از ایران کشوری منزوی و حامی تروریسم ساخته است و این امکان را به کشورهای بی در پیکر و اصل و نسبی داده است که منابع مالی و درآمدهای حاصل از کاهش سرمایه های طبیعی(فروش نفت)را در حسابهای بانکهای تجاری و تولیدی خود نگه دارند و با این پولهای و ثروتهای مردم ایران بازی کنند و تنها سود این پولها را به عنوان آزاد سازی درآمدهای ایران طبق مفاد مذاکرات مسخره و تکراری هسته ای به ایران پرداخت کنند و این پولهای پرداختی به ایران نیز مجددا صرف فعالیتهای تروریستی ایران در منطقه و نقاط مختلف جهان شود(صرف خرید اسلحه برای گروههای اسلامی یا صرف تولید اسلحه از طریق خرید مواد اولیه از کشورهای صاحب قدرت و استعماری).در دوران کنونی و در نظام ولایت فقیه کشورهای استعماری بیش از دوران دیگر در حال چپاول و غارت ایران هستند و فقدان یک نظام دلسوز و دلخواه مردمی عرصه را برای چپاول و غارت ایران توسط این کشورها بازتر کرده است و در واقع در مقطع کنونی استعمار در تمام ابعاد و بصورت پنهانی در حال نابود کردن ایران عزیزمان می باشد