Sunday, January 18, 2015

در پاسخ به مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب57

برپایه اعتقادات بنیانگذاران و متفکران اصلی انقلاب 1357 در دوران قبل از انقلاب و به ویژه در دوران پهلویان،ابعاد نفوذ استعمار در ایران بسیار گسترده تر و ژرف تر شده بود.برپایه اعتقادات این افراد تاریخ استعمار ایران به سه دوره تقسیم می شود:
1-دوره استعماری:این دوره مربوط به دوران پادشاهان قاجاریه و بخصوص دوران سلطنت 50 ساله ناصرالدین شاه که این دوره تا کودتا سال 1299هجری-شمسی ادامه داشت و البته در این دوره به تلاشهای افرادی همچون عباس میرزا،قائم مقام فراهانی و امیرکبیر در زمینه کاهش وابستگی ایران به دنیای خارج اشاره شده است.در این دوره استعماری قراردادهای استعماری فراوانی بین ایران و کشورهای استعماری به خصوص روسیه و انگلیس بسته شده است که از جمله از این قرار دادها می توان قرارداد ترکمنچای،پاریس و قراردادهای نفتی دارسی(1280 هجری- شمسی) و شرکت نفت انگلیس و ایران اشاره کرد.
2-دوره نواستعماری:به اعتقاد مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب 57 در این دوره حکومت پهلویان شیوه جدیدی از استعمار را در ساختارهای سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی پیاده سازی می کنند و این دوره تا ملی شدن صنعت نفت(دوران نخست وزیری دکتر مصدق)و تا اوایل کودتا 28 مرداد سال 1332 ادامه داشت و البته در این دوره به خدمات رضاشاه هم در زمینه احداث راه های زمینی و پیشرفت وسایل حمل و نقل بخصوص راه آهن نیز اشاره شده است ولی با این وجود به اعتقاد آنها این خدمات بیشتر در خدمت تقویت الگوی توسعه برونزا یا تشدید وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج بوده است و همچنین در این دوره به بستن قراردادهای نفتی همچون قرار داد استعماری نفتی حکومت رضا شاه با شرکت نفت انگلیس و ایران اشاره شده است که در این خصوص نیز به مقاومتهایی از سوی رضا شاه برای افزایش امتیاز و سهم ایران در این قرارداد  اشاره شده است.
3-دوران خود استعماری:در این دوران،استعمار بسیار عمیق تر و ژرف تر در ساختارهای سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و بخصوص فرهنگی نفوذ کرده بود و در واقع تعریف این نوع استعمار(خود استعماری) از دید متفکران و بنیانگذاران انقلاب 1357 نهادینه شدن و تبدیل به فرهنگ عام شدن استعمار و وابستگی ایران به دنیای خارج بین مردم ایران می باشد و اینکه مردم خودشان خواهان استعمار کشورشان توسط کشورهای صنعتی و سلطه گر باشند و در نتیجه در این شرایط مردم استفاده از کالاهای خارجی را به استفاده از کالاهای داخلی ترجیح می دهند که هنوز چنین نگاهی پس از گذشت 36 سال از وقوع انقلاب ننگین  و عقب رو 1357 در بین مردم ایران وجود دارد و در واقع وضعیت آنچنان تغییری نکرده است بلکه بدتر هم شده  است.در این دوره استعماری نیز به انعقاد قراردادهای نفتی همچون کنسرسیوم اول(1333 هجری- شمسی) و کنسرسیوم دوم(1352 هجری-شمسی)اشاره شده است و همچنین در این دوره به اجرای طرح نا موفقی به نام طرح اصلاحات ارضی(1338 هجری-شمسی) توسط فردی آمریکایی به نام روستو نیز اشاره شده است که این طرح در زمینه توسعه بخش کشاورزی در ایران اجرا شد.
بطورکلی مدعیان استعمار ایران در دوران قبل از انقلاب 57 معتقدند که در این سه دوره استعماری،ایران از هر لحاظ نسبت به دنیای خارج وابسته شده بود و مثلا از لحاظ اقتصادی معتقدند که بسیاری از بخشهای اقتصادی ایران از جمله کشاورزی،صنعت(صنایع سنگین،کوچک و بزرگ و....)،دامپروری،ماهیگیری و غیره...از لحاظ تامین مواد اولیه،تجهیزات و ماشین آلاتشان از منبع درآمدهای نفتی وابسته به دنیای خارج بوده اند و در کل الگوی توسعه اقتصاد ایران در این دوران استعماری از نوع برونزا بوده است در حالیکه در مقطع کنونی مثلا در اقتصاد ایران این نوع الگوی مد نظر آنها بیش از پیش  تقویت شده است و در واقع وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج بیشتر شده است.به اعتقاد این افراد وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی از جمله نشانه ها و ویژگیهای تقویت الگوی توسعه برونزا و تشدید وابستگی اقتصاد ایران به دنیای خارج است در حالیکه در مقطع کنونی نیز این وابستگی به درآمدهای نفتی مخصوصا در شرایط کاهش قیمت جهانی نفت بیشتر به چشم می خورد!
در پایان این نکته نیز خاطر نشان شود که در کتابهای منتشر شده  توسط بنیانگذاران و متفکران انقلاب 1357 تاریخ ایران از دوره صفوی به بعد مورد بررسی قرار گرفته شده است و جالب است که این افراد دوران قبل از کشور داری پادشاهان صفوی را با کمال نا باوری سانسور کرده اند!

2 comments: