Saturday, February 28, 2015

خامنه ای :من موافق مذاکراتم،البته ناگفته نماند بمب اتم هم می خواهد(کاریکاتور)

کاریکاتوری از 005


موفقیت در مذاکرات هسته ای برای نجات مردم یا نجات نظام؟

باور اینکه سرانجام موفقیت در مذاکرات هسته ای ایران با سایر کشورهای درگیر با این موضوع و بدنبال آن لغو تحریمهای بین المللی علیه ایران تاثیر بسیار چشمگیری بر وضعیت معیشتی مردم خواهد گذاشت؛واقعا سخت است یعنی اینکه از چنین نظام حاکمی بر ایران داشتن چنین انتظاراتی بسیار خوشبینانه و نا ممکن است. حکومتی که مردمش را 36 سال سرکوب کرده است و وعده های دروغ به آنها داده است و آنها را همچون خود بیمار و آلوده کرده است.
 در زمینه موفقیت در مذاکرات هسته ای ایران با سایر کشورهای درگیر با این موضوع،ابهاماتی و پرسشهای مطرح است.اول اینکه اگر واقعا هدف از مذاکرات هسته ای و موفقیت در آن بهبود شرایط اسفبار اقتصادی امروز ایران و در نتیجه نجات مردم از این وضعیت اسفناک اقتصادی می باشد؛پس چرا حکومت حمایتها و کمکهای مالی و نظامی خود را از دیکتاتورهایی همچون بشار اسد و همچنین گروهک های تروریستی همچون حزب الله لبنان،حوثی های یمن و غیره...قطع نمی کند تا از منابع مالی حاصل از قطع ارتباط با این دیکتاتورها و گروهک های تروریستی برای بهبود شرایط اقتصادی مردم ایران هزینه کند؟!دوم اینکه حکومت ایران چرا در امور حقوق بشر و رعایت آزادی بیان در ایران به عنوان مهمترین فاکتور جهت توسعه کشور قدم های محکمی بر نمی دارد؟!آیا دلیل این همه دست و پا زدن سردمداران حکومت ایران برای امتیاز گیری و موفقیت در مذاکرات هسته ای در کنار مخفی کارهای افشا شده(افشای سایت جدید هسته ای ایران یعنی لویزان) خریدن وقت و برطرف کردن کمبودهای مالی خود در جهت ادامه فعالیتهای ماجراجویانه هسته ایش نمی باشد؟!3)این حکومت در طول این 36 سال عمرش اینقدر به مردم دروغ گفته است که افشای سایت هسته ای جدید لویزان توسط مجاهدین خلق به احتمال زیاد واقعیت دارد و اینکه عده ای در مخالفت از این افشاگری های منطقی،از مردم مایه می گذارند و بحث افراطیون،بدخواهان مردم و جنگ طلبی را وسط می کشند؛جای تعجب دارد چون اصلا این حکومت اراده ای برای بهبود وضع مردم از خود نشان نمی دهد و باور اینکه این حکومت از اعمال گذشته اش پشیمان شده است،یک باور ساده لوحانه و خنده داری می باشد و در مقطع کنونی نیز نشانه هایی مبنی بر صحت این ادعا خنده دار وجود ندارد!این حکومت در نهایت اگر بخواهد در مذاکرات هسته ای نرمشی از خود نشان دهد برای حفظ بقای خود این نرمش را نشان خواهد داد یا اینکه برای تامین مالی  ادامه فعالیتهای تروریستی و ماجراجویانه خود در منطقه این نرمش و انعطاف را از خود نشان خواهد داد...

Thursday, February 26, 2015

جامعه ای که مردمش از ابراز محبت به یکدیگر در تعجبند!

یادمه زمانی اصطلاح مواظب باش سرت کلاه نره  مردم فلان جا همه گرگند،تنها به چند شهر ختم میشد  ولی امروز این اصطلاح به دلایلی تقریبا فراگیر شده است.در چنین جامعه ای مردمش از ابراز محبت به یکدیگر در تعجبند و در واقع هر کس ساز خود را می زند و به قولی  هر کس خر خود را می راند!در این جامعه هر کس دردروغگویی،زیراب زنی، فخر فروشی،تیغ زنی،کلاهبرداری،کلاس گذاشتن و سایر صفات ناپسند در حال سبقت گرفتن از دیگران می باشد.در چنین جامعه ای با حاکمیت نظامی از اساس بد ذات و سرشت،اختلاسها و فسادهایی افشا می شود که مردم را نسبت به درست ترین اصول انسانی حاکم بر جهان نیز بدبین می کند!جامعه امروز ایران پر از حقه و نیرنگ و صفاتی در ظاهر خوب،زیبا ولی مقطعی می باشد.در این جامعه مردم سریعا رنگ عوض می کنند و کمتر کسی وجود دارد که در بین آنها ثبات قدم در حرفو عملش داشته باشد.مردم براحتی پشت سر هم حرف در می آورند و به یکدیگر انگ دزدی و حرام خوری می زنند که بنظرم این امر ناشی از ضعیف بودن پایه های نظام حاکم بر کشور است و اینکه اکثر افرادی که در راس این نظام قرار دارند؛افرادی بی لیاقت،حقه باز،فریبکار و دروغ گو هستند که داشتن این صفات مقامات این نظام مستبد و فاسد برای بسیاری از مردم محرز شده است.در این شرایط مردم در حال جنگیدن با هم برای چاپیدن هر چه بیشتر یکدیگر هستند و چون زورشان به بانیان اصلی(رهبر و سایر همدستانش در نظام ولایت فقیه) وضع موجود نمی رسد؛پس به این جنگ و مبارزه کثیف با یکدیگر به جای جنگ با این نظام مستبد و فاسد ادامه می دهند و در نتیجه این امر جامعه ای ایرانی نیز به مرور زمان بیش از پیش بیمارتر و آلوده تر خواهد شد

Tuesday, February 24, 2015

بی بی سی تریبون دولت فریبکار حسن روحانی

ترویج و تبلیغ وجود دو قطب تندرو و معتدل در فضای سیاسی ایران و حتی در فضای سیاسی آمریکا،استفاده از کارشناسان و تحلیلگران بیشتر متمایل به باند اصلاح طلبان حکومتی و مغز فندوقی های اسلامی(در راس آنها مهره نفوذی،عاشق لندن مدافع ولی فراری از نظام ایران یعنی عطاء الله مهاجرانی)،سابقه و تمایل رئیس و مجریان این شبکه به باند اصلاح طلبی حکومتی در ایران و در نتیجه تعلق فکری و قلبی آنها نسبت به این نظام اسلامی،عدم پوشش کافی از انتقادهای وارد بر دولت حسن روحانی در زمینه های سیاسی،اقتصادی و حقوق بشر و غیره...از نشانه ها و دلایل آشکار حمایت شبکه انگلیسی و خیانتکار بی بی سی از دولت حسن روحانی به شمار می آید.بسیار ساده لوحانه است اگر کسی فکر کند که دو قطب ساختگی و برنامه ریزی شده حکومت(تندرو و معتدل)در نهایت در مواردی همچون مصالح و اصول استبدادی نظام ولایت فقیه در مقابل هم خواهند ایستاد و در کل پیدایش چنین دو قطبی همچون قطب های ساختگی دیگر در طول این 36 سال عمر نظام استبدادی ولایت فقیه بیشتر ریشه در پیشبرد اهداف حکومت در شرایط بحرانی دارد.در زمینه اقتصادی آیا افشا این حجم سنگین اختلاس و خروج سرمایه به سوی کشورهای استعماری نشان از کفایت و شایستگی اقتصادی دولت حسن روحانی دارد؟!آیا باید به خاطر افشای این حجم  سنگین اختلاس و فساد  نه در دولت قبلی بلکه در اصل این نظام و حکومت دزد پرور برای دولت حسن روحانی کف و سوت زد یا باید به حال خود و آینده فرزندان خود گریست که این حجم سنگین خروج سرمایه از کشور چه پیامدهای ناگواری بر روی اقتصاد ایران در آینده خواهد داشت؟!در این نظام سرمایه ها و ثروت های ما خیلی راحت توسط قدرتها و سلطه گران جهانی غارت و چپاول می شود و دولت حسن روحانی در زمینه افشای این حجم سنگین اختلاس در دولت قبلی کار شاقی نکرده است و چرا این فرد در زمانی که در دولت فبلی سمتی داشت،این حجم اختلاس را در کشور افشا نکرد و جلوی این همه خروج سرمایه از کشور را نگرفت؟!لپ کلام این است که شبکه تلویزیونی بی بی سی در زمینه بزرگنما کردن کارهای دولت حسن روحانی و عدم انتقاد از این دولت فریبکار از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و متاسفانه رسالت بی طرفی این رسانه دروغی بیش نیست....

Saturday, February 14, 2015

روحانی و خامنه ای چشم به جیب مردم

پر واضح است که تحریمهای بین المللی علیه اقتصاد ایران به عنوان جدید ترین ابزار غارت و چپاول مردم توسط استعمار و قدرتهای اقتصادی جهان به این زودی و راحتی لغو نخواهند شد و همین امر منجر به چشمداشت روحانی و خامنه ای نسبت به جیب مردم از طریق افزایش نرخ مالیات و افزایش قیمت حاملهای انرژی شده است.اعلام خبر افزایش شدید نرخ مالیات بخش های تولیدی و کاسبان بازار در سال آتی فضای روانی منفی در اقتصاد ایران به وجود آورده است و بسیاری از کاسبان و صاحبان مشاغل آزاد اعتقاد دارند که دولت و حکومت قصد دارند که هزینه کاهش قیمت نفت و حماقتها و ماجرا جویی های بین المللیشان را به مردم منتقل کنند و در شرایطی که روز به روز به حجم اختلاس ها و فسادهای اقتصادی در این نظام بی کفایت افزوده می شود؛شرایط معیشتی مردم بایستی بیش از پیش وخیم شود.شرایط بازارهای اقتصاد ایران از طرف بخش تقاضا بصورت بی سابقه ای اسفبار و در حال رکود شدید می باشند و در واقع در این مقطع بازارهای اقتصاد در کساد ترین حالت پس از وقوع انقلاب ننگین 1357 قرار دارند و در این شرایط دولت حسن روحانی نیز می خواهد اقتصاد ایران را دستخوش سیاستهای مالی انقباضی شدیدتری کند و در تصور خویش معتقد است که اعمال این سیاست ها می تواند منجر به کاهش نرخ تورم در اقتصاد ایران شود و حداقل بحران "رکود تورمی" اقتصاد ایران را از طرف تورمی برطرف سازد و برای بخش اشتغال و بیکاری جامعه فعلا هیچ گونه برنامه و خط مشی ندارد.اعمال سیاست مالی انقباضی افزایش نرخ مالیات درست است از طرف بخش تقاضا می تواند منجر به کاهش سطح عمومی قیمتها شود ولی اعمال همین سیاست می تواند از طرف بخش عرضه و از طریق تشدید فشار بر بخش تولید و کاسبان بازار منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها نیز شود و مثلا در روزهای نزدیک به تحویل سال نو جو روانی افزایش نرخ مالیات در سال آتی و بدنبال آن افزایش نرخ تورم انتظاری بر فشار اقتصادی و معیشتی مردم ایران خواهد افزود و در نتیجه مردم در این روزها به جای خرید شب عید،تنها نظاره گر اجناس گران قیمت و بی مشتری بازاری ها خواهند بود.در دولت حسن روحانی حجم کمکهای حکومت ایران به حزب الله لبنان و حماس و همچنین میزان دخالت ایران در اوضاع کشورهایی همچون عراق،سوریه،یمن و بحرین و غیره....افزایش یافته است و دولت حسن روحانی نیزدر مورد بسیاری از مسائل مهم و خطرهای پیش روی کشور بسیار سر بسته اظهار نظر و عمل می کند. دولت حسن روحانی با برنامه ریزی و پیش بینی حکومت برای مقابله با این شرایط اسفبار اقتصادی ایران بر سر کار آمده است و وعده های حسن روحانی نیز همچون وعده های محمود احمدی نژاد دروغ از آب در آمده اند و این دولت با هدف حفظ نظام در این باتلاق سیاسی،اقتصادی و فرهنگی به عرصه و میدان آمده است و این دولت پاسخگو خواسته ها و مطالبات مردم نمی باشد 

Saturday, February 7, 2015

بازیهای تکراری حکومت ایران

از همان اوایل روزها و ماه های بر سر کار آمدن دولت حسن روحانی از سوی رسانه های این طرف(اصولگرایان و به اصطلاح افراطیون) و آن طرف(اصلاح طلبان حکومتی و به اصطلاح معتدلین) سعی میشد که به مردم وانمود کنند که در داخل دو قطب ضد هم قرار دارند که خامنه ای دیکتاتور بین این دو قطب هیچ کاره و به اصطلاح گیر افتاده است!مقصود و هدف بسیار روشن است و آن هم دور نگه داشتن اصل نظام از آسیب هایی است که این دو قطب و باند به کشور وارد می سازند و همچون در گذشته عامل نابسامانی های پایه ای و بنیادی را مرتبط با این دو قطب چپ و راست سابق و افراطیون و معتدلین امروز می دانند.در دوره احمدی نژاد جریانهایی همچون جریان انحرافی نیز تنها برای مشغول ساختن مردم وارد عرصه شدند که امروز پس از کنار رفتن احمدی نژاد از منصب ریاست جمهوری دیگر خبر و اثری از این جریان و بازی مضحک حکومت نیست!بحث بر سر این است که چه خاتمی بیاید و چه احمدی نژاد و چه حسن روحانی و چه هاشمی رفسنجانی و غیره...به  قول معروف همان آشو همان کاسه است و شرایط نابسامان کشور تا وقتی که نظام مستبد ولایت فقیه بر سر کار است؛تفاوت چشمگیری نخواهد کرد.در تبلیغ چنین بازی های تکراری و مکارانه ی حکومت نقش رسانه های خارجی همچون بی بی سی که دست اندر کاران،کارمندان و مجریان آن بسیار واضح و آشکار تمایلات اصلاح طلبی حکومتی دارند،بسیار پررنگ و چشمگیر می باشد و بعضا این رسانه تلویزیونی(بی بی سی) که در وقوع انقلاب ننگین 57 نقش بسزایی داشته است،در برنامه کارشناسی خود از کارشناسانی همچون عطاء الله مهاجرانی مزدور و نفوذی حکومت بهره می جوید که با کمال بی شرمی می گوید که در کارنامه و زندگی اقتصادی خامنه ای هیچ لکه سیاهی دیده نمی شود که اتفاقا این فرد خود را طرفدار پرو پا قرص جریان حسن روحانی،اصلاح طلبان و معتدلین می داند!
راستی آقای مهاجرانی با پول ملت و کارنامه سفید رهبر در لندن خوش می گذرد؟!
لپ کلام این است که نظام با تغییر دولت درست بشو نیست و بر سر کار بودن این نظام مستبد و فاسد جز ویرانی و نابودی کشور نتیجه ای در بر ندارد